مطالعات ارزیابی طرحها در سطوح مختلف و با جزئیات متفاوتی در طول چرخه حیات پروژهها انجام و بازنگری میشود. یک پروژه (Project) مجموعهای از فعالیتها است که با زمان و هزینه مشخص برای دستیابی به اهداف از قبل تعیینشده انجام میشوند و دارای هدف (Purpose) و چرخه عمر (Life Cycle) است. هدف (Purpose) آثار سودمند (و یا کالاها و خدماتی) است که با اجرای یک طرح یا یک برنامه (Program) که شامل یک یا چند طرح است تولید خواهند شد. تقسیمبندی عمومی (مراحل) چرخه عمر یک پروژه نیز به شرح زیر است.
مرحله مفهوم (Concept) یا ایده / بررسی
تعریف پروژه (Definition) / (برنامهریزی (Planning) و طراحی (Design))
ساخت و اجرا (Development)
نصب و راهاندازی (Application) تکمیل (اختتام)
بهرهبرداری و ارزشیابی/ بعد از اختتام (Operation & Post Completion)
بهطورمعمول مراحل بررسی و تعریف یک پروژه را فاز یک، مرحله طراحی را فاز دو و مراحل ساخت، اجرا و نصب و راهاندازی را فاز سه مینامند. فاز چهارم پروژه نیز شامل عملیات تکمیلی، تست نهایی، تعمیر و نگهداری به نحوی است که طرح بهکل ظرفیت عملیات خود برسد. این مراحل در نمودار زیر نشان دادهشده است. مطالعات ارزیابی یکی از مورادی است که ضروری است در فاز یک (Stage I) و قبل از پروسه تصمیمگیری صورت پذیرد.
حال با اطلاع از زمان مناسب برای ارزیابی طرحهای سرمایهگذاری، میتوان انواع مطالعات ارزیابی را به شرح زیر طبقهبندی نمود.
3-1- مطالعات پیش از سرمایه گذاری (Pre – Investment Studies)
دسته هایی از مطالعات ارزیابی در مراحل قبل از تصمیمگیری و اقدام به سرمایهگذاری انجام میشوند. تدوین کنندگان این گزارشات در افق زمانی بلندمدت (افق برنامهریزی- Planning horizon) قرار دارند. در تعریف، در افق بلندمدت (Longe Term) تمامی شرایط، متغیرها، عوامل و پارامترهای طراحی یک پروژه قابل طراحی و تغییر هستند. مطالعات پیش از سرمایه گذاری در مراحل و یا تحت عناوین زیر ممکن است انجام شود.
3-1-1- مطالعات فرصت سنجی (OS – Opportunity Study)
این دسته از مطالعات بهمنظور شناسایی امکانات سرمایهگذاری و ایجاد تنوع در گزینههای سرمایهگذاری انجام میشود. در مواردی مطالعات فرصت سنجی به بررسی و معرفی آن حوزه از فعالیتهای اقتصادی میپردازند که در مسیر رشد و توسعه کشور (منطقه) مطلوب قلمداد میشود. این مطالعات اغلب توسط نهادهای دولتی، سازمانها و نهادهای عمومی صورت میگیرد و فرصتها و طرحهای اولویتدار را مشخص میسازند.
برای تصمیم گیران و سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز که هدفشان حداکثرسازی سود است، مطالعات فرصت سنجی بسیار سودمند است. هنگامیکه سرمایهگذار ایده اولیه ی خود را برای سرمایهگذاری در طرح معینی مشخص نکرده باشد، این انتظار را دارد که به پاسخهای قانع کننده ایی در خصوص انتخاب فرصتهایی (که بیشترین سود را نصیب وی میکند)، دست یابد.
در پایان مطالعات فرصت سنجی منجر به انتخاب کشور، بخش و صنعت مورد نظر و ارائه یک یا چند گزینه پیشنهادی به سرمایهگذار میشود؛ بنابراین در طی مطالعات فرصت سنجی (که در راستای هدف سرمایهگذار و یا یک جامعه تعریف میشود)، تعدادی پروژه مستقل که هر یک جریان مالی مخصوص به خود دارند، تعریف میشود.
بهطور کلی و بر اساس روش مورد استفاده ی سازمان توسعه ی صنعتی ملل متحد (UNIDO)، حد خطا نسبت به واقعیت در مطالعات فرصت سنجی 30 ± درصد خواهد بود.
3-1-2- طرح پیش امکان سنجی (PFS – Pre-Feasibility Study)
در مطالعات پیش امکانسنجی به بررسی و تعیین مشخصات کلي پروژه پرداخته میشود و معمولاً در زماني که سرمایهگذار با چند گزينه مختلف روبروست انجام میگردد.
پس از شناسایی و تعیین امکانات سرمایه گذاری (در مطالعات فرصت سنجی)، ممکن است؛ سرمایهگذار بخواهد در خصوص گزینههای پیش روی خود، اطلاعات بیشتری داشته باشد و از میان چند گزینه پیشرو، گزینهایی که ارجیحیت بیشتری برای اجرا دارد را شناسایی کند. این گزینهها حتی میتوانند در خصوص موضوعاتی همچون محصول هدف، بازار هدف، تکنولوژی و نوع ماشین آلات مورد استفاده در اجرای یک پروژه، موقعیتهای مکانی اجرای طرح و … مطرح شوند.
در حقیقت مطالعات پیش امکانسنجی (PFS) باعث جمعآوری اطلاعات و انجام بررسیها و شکلگیری یک سری مطالعات مدون در مورد گزینههای پیشنهادی خواهد شد. این اطلاعات و بررسیها باید به صورت استاندارد برای کلیهی گزینهها جمعآوری شوند. همچنین گزینههای پیشنهادی به صورت مستقل و بدون توجه به پروژههای دیگر مورد ارزیابی قرار گیرند تا به این ترتیب قابلیت مقایسه بین گزینههای مختلف به وجود آید. نکتهای که وجود دارد این است که انجام مقایسه بین گزینهها تنها باعث ایجاد رتبهبندی شده و ارجحیت و ترتیب اجرای آنها را نسبت به یکدیگر روشن میسازد. لیکن پس از تعیین ارجحیت گزینهها، گزینه ی ارجح باید با توجه به آخرین محدودیتهای موجود و جزئیات اجرا در مطالعات بعدی و تکمیلی (مطالعات امکان سنجی) مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد بهنحویکه هیچگونه ابهام و یا تردیدی جهت اجرا باقی نماند.
یکی از محدودیتهای مهم موجود، محدودیتهای مکانی و زمانی است. این محدودیتها ناشی از برخی محدودیتهای دیگر نظیر محدودیت منابع مالی، محدودیت تکنولوژیکی صنعت، محدودیت منابع طبیعی (تأمین مواد اولیه، دسترسی به مواد معدنی، محصولات دامی، محصولات کشاورزی)، محدودیت در بازار فروش و…. باشد.
بنابراین اگرچه مطالعات پیش امکانسنجی زوایا و جوانب گزینهها را مشخص مینماید و قابلیت مقایسه و رتبهبندی در خصوص گزینهها را به وجود میآورد، اما انجام آنها به تنهایی کافی نیست.
در مقایسه با سایر مطالعات دیگر سازمان توسعه صنعتی ملل متحد UNIDO حد مجاز خطا نسبت به واقعیت در مطالعات امکان سنجی مقدماتی 20 ± درصد است.
3-1-3- طرح امکان سنجی (FS – Feasibility Study)
وجود شواهد مثبت در مطالعات پیش امکان سنجی دلیلی است که سرمایهگذار را به انجام یک مطالعه تفضیلی ترغیب میکند. در حقیقت وقتی چشم انداز یک پروژه روشن بود ولی ابهاماتی در برخی از جنبهها وجود داشت، یک مطالعه تفضیلی و با جزئیات (Detailed Feasibility Study) مورد نیاز است. در مطالعات امکان سنجی، مطالعات تفصيلی (D.F.S) و همراه با جزییات دقیق و هم جانبه مدنظر قرار میگیرد؛ بنابراین این مطالعات زمانی انجام میشود که بخواهیم تمامی تردیدها را برطرف کنیم. این مطالعات اغلب توسط مهندسین مشاور (Consultant Engineering) که تخصص لازم را در همه ی حوزهها دارند، تدوین میشود. این مشاوران امکانپذیری یک طرح را با انجام ارزیابیهای مختلف به شرح زیر و در سرفصلهای مدونی مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند:
ارزیابی متقاضی
ارزیابی بازار (Market Survey)
ارزیابی محل استقرار جغرافیایی (مکانیابی)
ارزیابی فنی و تکنولوژیک
ارزیابی زیستمحیطی
ارزیابی نحوهی تأمین مالی
ارزیابی مالی و اقتصادی
ارزیابی اقتصاد ملی
ارزیابی اجتماعی و فرهنگی (Social Evaluation)
به علت تعدد جنبههای ارزیابی، انجام یک مطالعۀ امکان سنجی، مستلزم صرف هزینه و وقت بسیار زیاد است. نکتهایی که وجود دارد این است که انجام یک مطالعه امکان سنجی خود بایستی اقتصادی و کارا باشد و یک رابطه مبادله (Trade – off) در این خصوص وجود دارد. از یک سو هرچه بر دقت مطالعه افزوده میشود، اطمینان از نتیجه بیشتر شده و امنیت سرمایهگذاری تضمین میشود. از سوی دیگر هرچه بخواهیم بر این دقت افزوده شود، لازم است زمان و مقادیر هزینه بیشتری صرف شود. این رابطه مبادله (Trade – off) باعث میشود، در انجام مطالعات، ایجاد توازن میان زمان و هزینهها از یک سو و دقت در نتایج، اهمیت داشته باشد؛ بنابراین گفته میشود؛ مطالعات امکان سنجی بایستی در کوتاهترین زمان و با هزینههای معقول منجر به اتخاذ تصمیم گردد. به عبارتی این مطالعات نبایستی به لحاظ زمانی آنقدر به طول انجامد که در زمان مقتضی مورد استفاده قرار نگیرد و نیز آنقدر هزینههای انجام آن (به دلیل رعایت دقت) بالا نباشد که متقاضی از سفارش آن صرف نظر نماید.
در مقایسه با سایر مطالعات دیگر سازمان توسعه صنعتی ملل متحد UNIDO حد مجاز خطا نسبت به واقعیت در مطالعات امکان سنجی را در دامنه 10 ± درصد اعلام نموده است.
پس از انجام یک مطالعه امکان سنجی است که امکان استخراج سه گزارش تحت عنوان «گزارش امکان سنجی»، «گزارش جزئیات برنامه پروژه» و «طرح کسبوکار» فراهم میشود.
جزئیات برنامه پروژه (Detail Project Plan) P.PLAN
هر گزارش امکان سنجی جهت اجرا نیاز به یک برنامه با جزئیات دارد. در این برنامه تمام نتایج مهم حاصل از یافتههای امكان سنجی (از جمله مشخصات ماشینآلات و تجهيزات، برنامه زمانی اجرا) مشخص ميشود.
طرح کسبوکار P (Business Plane)
طرح کسبوکار، مستند دیگری است که بر اساس یافتههای یک گزارش امکان سنجی استخراج میشود. این گزارش باعث ایجاد امکان ارزیابی مجدد (بازنگری) طرح در حین سرمایهگذاری و پس از آن میشود که در ادامه به آن پرداخته میشود.
گزارش امکان سنجیR (Feasibility Report)
گزارش امکان سنجی اصلیترین گزارش و همان گزارشی است که در اصطلاح به آن «گزارش توجیه فنی، مالی و اقتصادی» نیز گفته میشود. این گزارش شامل سرفصلهای استاندارد است که به همراه ضمائم و مستندات لازم ارائه میگردد.
با توجه به اهداف تدوين «گزارش توجيه فني، مالي و اقتصادي» لازم است اين گزارش در چهار فصل به نگارش درآید. این چهار فصل عبارتاند از:
گزارش بررسی سابقه و توانمندیهای متقاضي،
مطالعات بازار،
مطالعات فني و مهندسی،
مطالعات مالي و اقتصادي.
3-2- مطالعات حین و پس از سرمایهگذاری
1-3-2- طرح کسبوکار (Business Plan – B.P)
اگر امکانپذیری طرحی در مطالعات امکان سنجی تأييد گرديد، تدوین طرح کسبوکار آن مطرح میگردد. در تعریف طرح کسبوکار (Business Plan)، سند مكتوبي است كه روش اجراي يك فعاليت تجاری را در طی يك دوره زمانی مشخص بيان میکند. این طرح نشان میدهد؛ کدام فعالیت، چگونه و چه وقت باید انجام شود. برخی ویژگیها و مشخصات یک طرح کسبوکار به شرح زیر است:
طرح کسبوکار مانند یک سند برنامهریزی يا یک نقشه راه به سوالاتی از قبيل هم اكنون من در كجا قراردارم؟ به كجا میروم؟ و چطور به آنجا بروم؟ جواب میدهد.
در تدوین طرح کسبوکار به ارائه خط مشیها و راهنمای راه براي پیاده سازی و یا توسعهی یک کسبوکار میپردازند و شامل يك چشمانداز و يك برنامه براي اجراي پروژه میباشد.
تدوین طرح کسبوکار به وسیله تیم پروژه (Project Team) انجام میشود؛ بنابراین اولين كار برای تدوین طرح کسبوکار تشكيل يك تيم پروژه است. معمولاً تيم پروژه از افراد با تجربه فني، مالي، بازرگاني و مشاور حقوقي و … تشكيل ميشود. ترکیب تیم پروژه باعث افزایش میزان دقت یک BP میشود.
افق برنامهریزی و تدوین طرح کسبوکار برخلاف سایر مطالعات قبلی افق میانمدت و کوتاهمدت است. به همین دلیل تابع شرایط و ضوابط یک بنگاه اقتصادی در کوتاهمدت است. در اصطلاح در شرایط کوتاهمدت حداقل یکی از متغیرها و پارامترهای پروژه از قبل تعیینشده است و قابل تغییر نمیباشد.
در مقایسه با سایر مطالعات ارزیابی، حد مجاز خطا نسبت به واقعیت در BP در دامنه 5 ± درصد تعیینشده است.
طرح کسبوکار به عنوان راهنمایی در طول مسیر این امکان را فراهم میکند که میزان پیشرفت کار را در مقایسه با انتظارات برنامهریزی شده اندازه گیری نمود.
طرح کسبوکار مدرکی است که نهایتاً ایده کسبوکار مخاطره آمیز را به عنوان یک فرصت سرمایهگذاری بالقوه (به شرکا و تأمین کنندگان و کارکنان و …) قابل ارائه و فروش میسازد.
طرحهای کسبوکار را از نظر میزان پرداختن به جزئیات یا محتوای اطلاعاتی میتوان به دو دسته زیر تقسیم نمود:
طرح کسبوکار یک صفحه ای
طرح کسبوکار معمولی